محسن کاشفیان با اندوه از خرابشدن خانههای قدیمی میگوید و از همسایههایشان با افسوس یاد میکند. کنار درخت توت تنومند میایستد و میگوید: همه این زمینهای خالی که پارکینگ شده است، قبلا خانه بود.
محله پایین خیابان به دستور شاهعباس اول صفوی بهطول یک کیلومتر از حرم مطهر تا دروازه پایینخیابان ایجاد شد. از آنجا که بخش انتهایی خیابان اصلی شهر در این محله قرار داشت، مردم مشهد به این محله «ته خیابون» میگفتند. اکنون بسیاری از هتلهای معروف مشهد در پایین خیابان قرار دارد.
مرتضی قارونی میگوید: شمارهام را روی تابلو نوشتهام تا اگر زائری نصفهشب یا دم سحر ماشینش خراب شد و قطعهای لازم داشت، معطل نشود. هیچوقت صدای گوشیام را هم قطع نمیکنم تا هروقت کسی زنگ زد، حتی اگر خواب هستم، بیدار شوم.
سیدابوالفضل وزیری، برخلاف بسیاری از همسالانش، بعد از مدرسه وقتش را در کتابخانه میگذراند. او حتی برای استراحت بین مطالعه درسی، رمان میخواند، چون از کودکی دنیای دلخواهش را در میان کتابها پیدا کرده است.
زهراخانم میگوید: خانوادههایی که معلول ذهنی دارند، نمیتوانند یک سفر یا مهمانی معمولی بروند. من خیلی سعی کردم آرمین را چند ساعت در روز به مراکز آموزشی بهزیستی بفرستم، اما نمیتوانند کنترلش کنند.
بچه محلهای قدیمی خیابان وحدت۱۳، حالا همسایههای چهلپنجاهسالهای هستند که شغل پدرانشان را ادامه دادهاند و هنوز مانند گذشته هوای همسایهها را دارند.
حسن صفانگار معروف به پهلوان صفا، پیشکسوت ورزش باستانی صاحب زنگ پای گود است و ضرب و صلوات هنگام ورود به زورخانه است. او شاگردان بسیاری در همین رشته تربیت کرده است.
قدوقوارهاش کمتر از سنش نشان میدهد، اما مرام پهلوانیاش خیلی جلوتر از همسنوسالهایش است. کافی است یک بار احمدرضا را روی تشک کشتی ببینید تا معنی بامرامبودنش را متوجه شوید.